اي مستان خيزيد که هنگام صبوحست

شاعر : سنايي غزنوي

هر دم که درين حال زني دام فتوحستاي مستان خيزيد که هنگام صبوحست
صاحبت خبر گلشن و نزهتگه روحستآراست همه صومعه مريم که دم صبح
يک ساقيتان حور و دگر ساقي روحستيک مطربتان عقل و دگر مطرب عشقست
در باده گريزيد که آن کشتي نوحستطوفان بلا از چپ و از راست برآمد
تو به که درين وقت کني توبه نصوحستباده که درين وقت خوري باده مباحست
هين راح که اين يک دودمک نوبت روحستخود روز همه نوبت تن خواهد بود
تا صبح قيامت بدمد مرد صبوحستوز مي خوش خسب گزين صبح سنايي